چشمها چشمه ، چشمه ها خون شد
تا که محراب عشق گلگون شد
تا امیر عرب(ع) به خون غلتید
کرسی و عرش واژگون گردید
برده سر را به جیب غم جبریل
بشکسته است بال میکائیل
همه ی قدسیان عزا دارند
داغ سنگین به سینه ها دارند
گر فرو ریزد آسمان از غم
کرده کاری چه بی نهایت کم
وامصیبت که کشته شد مولا
در بهشت برین غمین زهرا(س)
شیعیان بزم غم به پا کردند
داغ سنگین به سینه ها کردند
قدسیان جمله غصه دار و غمین
نوحه خوان گشته جبرئیل امین
جن و انس و ملک همه گریان
رود خون کرده جاری از چشمان
هرکه را زین عزا به دل غم نیست
نیست در عالمین و آدم نیست
خانه ی دل عزا سرا گشته
بزم غم در دلم به پا گشته
چون که محراب شد ز خون رنگین
جن و انس و ملک همه غمگین
نه علی(ع) بلکه کشته شد قران
نه علی (ع) بلکه دفن شد ایمان
آن که ضربت به فرق حیدر(ع) زد
سر اسلام را به خنجر زد
غم هم از غصه داغدار شده
غصه نالان و غمگسار شده
قتل او در سقیفه شد تصویب
سال ها بوده است در تعقیب
خاک غم بر سرم که مولا رفت
جمله آیات حق به یغما رفت
قاتلش غاصب ولایت بود
او که آواز فتنه را بسرود
او که دستان حیدری را بست
سر حیدر(ع) به ضربه ای بشکست
مهر حیدر(ع) چو هست اندر جان
حیدری مذهبیم و با ایمان ...